معنی فارسی eighthly
B1بهطور هشتمی، یک روش برای ترتیببندی اطلاعات یا مراحل به شماره هشتم.
In the eighth position or order; used to denote sequence.
- ADVERB
example
معنی(example):
گزارش بهصورت هشتمی سازماندهی شد تا یافتهها را روشن کند.
مثال:
The report was organized eighthly to clarify the findings.
معنی(example):
او نکاتش را بهصورت هشتمی در ارائهاش فهرست کرد.
مثال:
He listed his points eighthly in the presentation.
معنی فارسی کلمه eighthly
:
بهطور هشتمی، یک روش برای ترتیببندی اطلاعات یا مراحل به شماره هشتم.