معنی فارسی elaboratively

B2

به طور مفصل و با جزئیات زیاد بیان کردن یا توضیح دادن یک موضوع.

In a detailed and complicated manner.

example
معنی(example):

او ایده‌اش را به‌طور مفصل توضیح داد تا واضح شود.

مثال:

She explained her idea elaboratively to make it clear.

معنی(example):

او به‌طور مفصل نقاشی را برای بازدیدکنندگان توضیح داد.

مثال:

He elaboratively described the painting to the visitors.

معنی فارسی کلمه elaboratively

: معنی elaboratively به فارسی

به طور مفصل و با جزئیات زیاد بیان کردن یا توضیح دادن یک موضوع.