معنی فارسی elastoplast
A2الاستوپلاست، نوعی باند چسبنده است که برای محافظت از زخمها استفاده میشود.
A brand of adhesive bandage used for small cuts and injuries.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک الاستوپلاست بر روی زخم خود گذاشت تا از آن محافظت کند.
مثال:
She put an elastoplast on her cut to protect it.
معنی(example):
الاستوپلاستها برای جراحات جزئی مفید هستند.
مثال:
Elastoplasts are useful for minor injuries.
معنی فارسی کلمه elastoplast
:
الاستوپلاست، نوعی باند چسبنده است که برای محافظت از زخمها استفاده میشود.