معنی فارسی eldress

B1

مادر بزرگ، به نماینده زن سالخورده و با تجربه به عنوان یک رهبر یا مشاور اشاره دارد.

A term referring to an elder woman in a community, often involved in leadership roles.

example
معنی(example):

مادر بزرگ روستا جلسات شورا را رهبری می‌کرد.

مثال:

The eldress of the village led the council meetings.

معنی(example):

به عنوان یک مادر بزرگ، او مورد احترام تمام اهالی روستا بود.

مثال:

As an eldress, she was respected by all the villagers.

معنی فارسی کلمه eldress

: معنی eldress به فارسی

مادر بزرگ، به نماینده زن سالخورده و با تجربه به عنوان یک رهبر یا مشاور اشاره دارد.