معنی فارسی elector

B1 /əˈlɛktɚ/

شخصی که حق رأی در انتخابات دارد و می‌تواند رأی خود را به نامزد خاصی بدهد.

An individual who has the right to vote, especially in an election.

noun
معنی(noun):

A person eligible to vote in an election; a member of an electorate, a voter.

example
معنی(example):

هر انتخاب کننده مسئولیت دارد که رأی خود را در انتخابات به ثبت برساند.

مثال:

Each elector has the responsibility to cast their vote in the election.

معنی(example):

انتخاب کنندگان برای نمایندگی آرای ایالت خود در کالج انتخاباتی انتخاب می‌شوند.

مثال:

Electors are chosen to represent their state's votes in the electoral college.

معنی فارسی کلمه elector

: معنی elector به فارسی

شخصی که حق رأی در انتخابات دارد و می‌تواند رأی خود را به نامزد خاصی بدهد.