معنی فارسی electoral vote
B2رأیای که توسط انتخابکنندگان در کالج انتخاباتی داده میشود و به انتخاب رئیسجمهور کمک میکند.
A vote cast by an elector in the electoral college, which contributes to the selection of the president.
- NOUN
example
معنی(example):
رأی انتخاباتی برنده انتخابات ریاست جمهوری را به طور رسمی تأیید میکند.
مثال:
The electoral vote officially confirms the winner of the presidential election.
معنی(example):
تعداد رأی انتخاباتی هر ایالت بازتابدهنده اندازه جمعیت آن ایالت است.
مثال:
Each state's electoral vote count reflects its population size.
معنی فارسی کلمه electoral vote
:
رأیای که توسط انتخابکنندگان در کالج انتخاباتی داده میشود و به انتخاب رئیسجمهور کمک میکند.