معنی فارسی electorship

B1

به مفهوم مقام یا دوره‌ای که فردی به عنوان الکتور انتخاب شده‌است.

The position or term of an elector or elected representative.

example
معنی(example):

الکتورشیپ او تغییرات زیادی را به منطقه آورد.

مثال:

His electorship brought many changes to the district.

معنی(example):

او در طول الکتورشیپ خود به سختی کار کرد تا مدارس محلی را بهبود بخشد.

مثال:

She worked hard during her electorship to improve local schools.

معنی فارسی کلمه electorship

: معنی electorship به فارسی

به مفهوم مقام یا دوره‌ای که فردی به عنوان الکتور انتخاب شده‌است.