معنی فارسی electrize

B1

الکتریسیته دادن، فرایند ایجاد بار الکتریکی در یک جسم.

To charge an object with electricity.

example
معنی(example):

تکنسین مدار را الکتریسیته می‌دهد.

مثال:

The technician will electrize the circuit.

معنی(example):

برای الکتریسیته دادن به سیم‌ها، او از یک دستگاه ویژه استفاده کرد.

مثال:

To electrize the wires, he used a special device.

معنی فارسی کلمه electrize

: معنی electrize به فارسی

الکتریسیته دادن، فرایند ایجاد بار الکتریکی در یک جسم.