معنی فارسی electrodiagnostic
B1الکتروتشخیصی به چیزهایی گفته میشود که به تشخیص شرایط عصبی و عضلانی از طریق الکتریسیته مربوط میشود.
Relating to the methods or techniques used in electrodiagnosis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آزمایشهای الکتروتشخیصی برای تشخیص دقیق حیاتی هستند.
مثال:
The electrodiagnostic tests are crucial for accurate diagnosis.
معنی(example):
او در روشهای الکتروتشخیصی تخصص دارد.
مثال:
She specializes in electrodiagnostic procedures.
معنی فارسی کلمه electrodiagnostic
:
الکتروتشخیصی به چیزهایی گفته میشود که به تشخیص شرایط عصبی و عضلانی از طریق الکتریسیته مربوط میشود.