معنی فارسی electrograph

B1

الکتروگراف، دستگاهی که برای ثبت فعالیت الکتریکی مغز یا دیگر اعضای بدن استفاده می‌شود.

An instrument that records electrical activity, often of the brain or other organ systems.

example
معنی(example):

الکتروگراف تصاویری دقیق از سیگنال‌های الکتریکی تولید کرد.

مثال:

The electrograph produced detailed images of the electrical signals.

معنی(example):

او از یک الکتروگراف برای مطالعه الگوهای امواج مغزی استفاده کرد.

مثال:

He used an electrograph to study brain wave patterns.

معنی فارسی کلمه electrograph

: معنی electrograph به فارسی

الکتروگراف، دستگاهی که برای ثبت فعالیت الکتریکی مغز یا دیگر اعضای بدن استفاده می‌شود.