معنی فارسی electrolytically

B2

به شیوه‌ای که در آن از الکترولیز برای جداسازی یا تجزیه مواد استفاده می‌شود.

In a manner that relates to or uses the process of electrolysis.

example
معنی(example):

محلول به صورت الکترولیتیک تجزیه شد تا فلزات استخراج شوند.

مثال:

The solution was electrolytically decomposed to extract metals.

معنی(example):

این ماده می‌تواند به صورت الکترولیتیک برای خلوص تجزیه و تحلیل شود.

مثال:

The substance can be electrolytically analyzed for purity.

معنی فارسی کلمه electrolytically

: معنی electrolytically به فارسی

به شیوه‌ای که در آن از الکترولیز برای جداسازی یا تجزیه مواد استفاده می‌شود.