معنی فارسی electropolar

B2

به ارتباط و تعامل نیروهای الکتریکی که بر بی‌نظمی‌های قطبی تأثیر می‌گذارد، اشاره دارد.

Relating to the electrical polarity of an object or system.

example
معنی(example):

نیروهای الکترو قطبی بین مولکول‌ها قابل توجه هستند.

مثال:

The electropolar forces between the molecules are significant.

معنی(example):

درک تعاملات الکترو قطبی می‌تواند به علم مواد کمک کند.

مثال:

Understanding electropolar interactions can help in material science.

معنی فارسی کلمه electropolar

: معنی electropolar به فارسی

به ارتباط و تعامل نیروهای الکتریکی که بر بی‌نظمی‌های قطبی تأثیر می‌گذارد، اشاره دارد.