معنی فارسی electroshock
B1الکتروشوک، درمانی که با استفاده از شوک الکتریکی به مریض ارائه میشود تا بیماریهای روانی را درمان کند.
A medical treatment involving electric shocks to the brain, used primarily for certain mental health disorders.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
(An) electric shock.
معنی(noun):
Electroconvulsive therapy.
verb
معنی(verb):
To administer electroconvulsive therapy.
example
معنی(example):
درمان الکتروشوک روزگاری به عنوان درمانی برای افسردگی شدید استفاده میشد.
مثال:
Electroshock therapy was once used as a treatment for severe depression.
معنی(example):
برخی از متخصصان پزشکی در مورد اخلاق استفاده از الکتروشوک در درمان بحث میکنند.
مثال:
Some medical professionals debate the ethics of using electroshock in therapy.
معنی فارسی کلمه electroshock
:
الکتروشوک، درمانی که با استفاده از شوک الکتریکی به مریض ارائه میشود تا بیماریهای روانی را درمان کند.