معنی فارسی electrotheraputically
B2به معنای استفاده از تکنیکهای الکتروتراپی برای درمان یا بهبود وضعیت بیمار.
In a manner relating to treatments that involve electrical therapy.
- ADVERB
example
معنی(example):
این آسیب به صورت الکتروتراپی درمان شد تا بهبودی سریعتری حاصل شود.
مثال:
The injury was treated electrotheraputically to promote faster healing.
معنی(example):
بیماران وقتی بعد از عمل جراحی به صورت الکتروتراپی درمان شدند خوب پاسخ دادند.
مثال:
Patients responded well when treated electrotheraputically after surgery.
معنی فارسی کلمه electrotheraputically
:
به معنای استفاده از تکنیکهای الکتروتراپی برای درمان یا بهبود وضعیت بیمار.