معنی فارسی electrotyped

B1

الکتروتایپ شده، به فرآیند تولید نسخه‌های چاپی اشاره دارد که با استفاده از الکتریسیته انجام می‌شود.

Pertaining to the process of creating printing plates by electroforming.

verb
معنی(verb):

To make such a plate

example
معنی(example):

این کتاب برای چاپ سریع‌تر الکتروتایپ شده بود.

مثال:

The book was electrotyped for faster printing.

معنی(example):

آن‌ها تصاویر را برای اطمینان از کیفیت بالا الکتروتایپ کرده‌اند.

مثال:

They have electrotyped the images to ensure high quality.

معنی فارسی کلمه electrotyped

: معنی electrotyped به فارسی

الکتروتایپ شده، به فرآیند تولید نسخه‌های چاپی اشاره دارد که با استفاده از الکتریسیته انجام می‌شود.