معنی فارسی electrovalently

B1

به روشی که یون‌ها با انتقال الکترون‌ها به هم متصل می‌شوند، اشاره دارد.

In a manner where ions bond through the transfer of electrons.

example
معنی(example):

عناصر می‌توانند به‌صورت الکترووالنتی زمانی که الکترون‌ها را منتقل می‌کنند، به هم متصل شوند.

مثال:

The elements can bond electrovalently when they transfer electrons.

معنی(example):

در برخی ترکیبات، اتم‌ها به‌صورت الکترووالنتی به هم متصل هستند.

مثال:

In certain compounds, atoms are held together electrovalently.

معنی فارسی کلمه electrovalently

: معنی electrovalently به فارسی

به روشی که یون‌ها با انتقال الکترون‌ها به هم متصل می‌شوند، اشاره دارد.