معنی فارسی elegiacally
B1به طور سوگوارانه، بهنوعی که نشاندهنده اندوه و فقدان باشد.
In a mournful manner; expressing sorrow or lament.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور سوگوارانهای درباره یادهای دوران کودکیاش صحبت کرد.
مثال:
She spoke elegiacally about her childhood memories.
معنی(example):
موسیقی بهطور سوگوارانهای نواخته شد و مخاطبان را در تفکر عمیق فرو برد.
مثال:
The music played elegiacally, leaving the audience in deep thought.
معنی فارسی کلمه elegiacally
:
به طور سوگوارانه، بهنوعی که نشاندهنده اندوه و فقدان باشد.