معنی فارسی elenctic
C1شکل خاصی از بحث و استدلال که بر چالش کشیدن استدلال مخالف تمرکز دارد.
Of or relating to refutation or contradiction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فیلسوف از تکنیک به چالش کشیدن برای نشان دادن نقصهای استدلال استفاده کرد.
مثال:
The philosopher employed an elenctic technique to demonstrate flaws in the argument.
معنی(example):
یک بحث به چالش کشیدن میتواند فرضیات پنهان را آشکار کند.
مثال:
An elenctic discussion can reveal hidden assumptions.
معنی فارسی کلمه elenctic
:
شکل خاصی از بحث و استدلال که بر چالش کشیدن استدلال مخالف تمرکز دارد.