معنی فارسی elephantic
B1الیفنتیک، به چیزی اطلاق میشود که به فیل تعلق داشته باشد یا شبیه آن باشد.
Pertaining to or resembling an elephant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مجسمه الیفنتیک از نظر اندازه و جزئیات تأثیرگذار بود.
مثال:
The elephantic statue was impressive in size and detail.
معنی(example):
طبیعت الیفنتیک او باعث میشد که بزرگتر از زندگی به نظر برسد.
مثال:
His elephantic nature made him seem larger than life.
معنی فارسی کلمه elephantic
:
الیفنتیک، به چیزی اطلاق میشود که به فیل تعلق داشته باشد یا شبیه آن باشد.