معنی فارسی elephantry
B1سکونتگاه یا بخشی که فیلها در آن نگهداری میشوند.
A place where elephants are kept, often in a zoo.
- NOUN
example
معنی(example):
بخش فیلها در باغ وحش جاذبهای محبوب بود.
مثال:
The elephantry in the zoo was a popular attraction.
معنی(example):
بازدید از بخش فیلها به ما اجازه داد تا بیشتر درباره این حیوانات بیاموزیم.
مثال:
Visiting the elephantry allowed us to learn more about these animals.
معنی فارسی کلمه elephantry
:
سکونتگاه یا بخشی که فیلها در آن نگهداری میشوند.