معنی فارسی elfish
B2'الفکی' به افرادی اشاره دارد که مانند الف‌ها، ظاهری جادویی و معصوم دارند و ممکن است در زمینه داستان‌های فانتزی استفاده شود.
Resembling or characteristic of an elf; typically used to describe someone or something that looks delicate or magical.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characteristic of an elf; elfin, elven.
معنی(adjective):
Mischievous.
example
معنی(example):
کودک لبخند 'الفکی' داشت که همه را شاد کرد.
مثال:
The child had an elfish grin that made everyone smile.
معنی(example):
او غالباً لباس 'الفکی' برای مهمانی با تم فانتزی می‌پوشید.
مثال:
She often wore an elfish outfit for the fantasy-themed party.
معنی فارسی کلمه elfish
:
'الفکی' به افرادی اشاره دارد که مانند الف‌ها، ظاهری جادویی و معصوم دارند و ممکن است در زمینه داستان‌های فانتزی استفاده شود.
