معنی فارسی eligibilities
B1شرایط و ملزوماتی که نشان میدهند فرد یا گروهی برای یک هدف خاص مناسب و واجد شرایط است.
Criteria that determine whether someone is suitable or qualified for a particular opportunity.
- NOUN
example
معنی(example):
شرایط واجد شرایط بودن برای بورس تحصیلی در بروشور شرح داده شده بود.
مثال:
The eligibilities for the scholarship were outlined in the brochure.
معنی(example):
دانشآموزان باید شرایط خاصی را برای درخواست در این برنامه داشته باشند.
مثال:
Students must meet certain eligibilities to apply for the program.
معنی فارسی کلمه eligibilities
:
شرایط و ملزوماتی که نشان میدهند فرد یا گروهی برای یک هدف خاص مناسب و واجد شرایط است.