معنی فارسی eliminable
B1به معنی قابلیت حذف، مربوط به کارهایی که میتوانند از یک فرایند حذف شوند.
Able to be eliminated or removed from a process or action.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از وظایف در صورت غیرضروری بودن قابل حذف هستند.
مثال:
Some tasks are eliminable if they are deemed unnecessary.
معنی(example):
شناسایی مراحل قابل حذف میتواند روند را سادهتر کند.
مثال:
Identifying eliminable steps can streamline the process.
معنی فارسی کلمه eliminable
:
به معنی قابلیت حذف، مربوط به کارهایی که میتوانند از یک فرایند حذف شوند.