معنی فارسی eliminationists
B2افراد یا گروه‌هایی که برای حذف عادت‌ها یا چیزهایی از زندگی یا رژیم غذایی خود تلاش می‌کنند.
Individuals who advocate for the removal of certain elements, especially in diet.
- noun
noun
معنی(noun):
A proponent of eliminationism.
example
معنی(example):
حذف‌گرها معتقدند که باید تمام غذاهای فرآوری شده را از رژیم خود حذف کنند.
مثال:
Eliminationists believe in removing all processed foods from their diets.
معنی(example):
بسیاری از حذف‌گرها برای بازگشت به غذاهای کامل استدلال می‌کنند.
مثال:
Many eliminationists argue for a return to whole foods.
معنی فارسی کلمه eliminationists
:
افراد یا گروه‌هایی که برای حذف عادت‌ها یا چیزهایی از زندگی یا رژیم غذایی خود تلاش می‌کنند.
