معنی فارسی eliquating
B1الیکوئیشن، عمل برابر کردن یا مشابه کردن متغیرها یا مقادیر در یک معادله یا موقعیت خاص.
The process of making similar or equal; in mathematics, it involves manipulating equations.
- VERB
example
معنی(example):
ریاضیدان مشغول الیکوئیشن متغیرها در معادله است.
مثال:
The mathematician is eliquating variables in the equation.
معنی(example):
الیکوئیشن نرخها به یافتن بهترین راهحل کمک میکند.
مثال:
Eliquating rates helps to find the best solution.
معنی فارسی کلمه eliquating
:
الیکوئیشن، عمل برابر کردن یا مشابه کردن متغیرها یا مقادیر در یک معادله یا موقعیت خاص.