معنی فارسی elizabethanize
B2تبدیل یا تطابق با ویژگیهای دوره الیزابتی.
To adapt or transform something to reflect characteristics of the Elizabethan era.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند هدف داشت که سبک نقاشیاش را الیزابتی کند.
مثال:
The artist aimed to elizabethanize his painting style.
معنی(example):
بسیاری از نویسندگان سعی میکنند زبان خود را الیزابتی کنند تا مخاطب دورهای جذب کنند.
مثال:
Many authors try to elizabethanize their language to attract a period audience.
معنی فارسی کلمه elizabethanize
:
تبدیل یا تطابق با ویژگیهای دوره الیزابتی.