معنی فارسی elling
B1فروش، عمل یا فرآیند مبادله کالا یا خدمات به ازای پول.
The action of exchanging goods or services for money.
- VERB
example
معنی(example):
من خانهای را دیدم که با قیمت عالی فروخته میشود.
مثال:
I saw a house selling for a great price.
معنی(example):
او در فروش صنایع دستی دستساز مشغول است.
مثال:
She is engaged in selling handmade crafts.
معنی فارسی کلمه elling
:
فروش، عمل یا فرآیند مبادله کالا یا خدمات به ازای پول.