معنی فارسی elsewheres
B1در مکانهای دیگر، به معنای مناطقی غیر از مکانی که در حال حاضر در آن هستیم.
In other places; used to indicate different locations.
- OTHER
example
معنی(example):
خبر در نقاط دیگر کشور پخش شد.
مثال:
The news spread elsewheres across the country.
معنی(example):
او دوستانی در نقاط دیگر دارد که مرتباً ملاقات میکند.
مثال:
She has friends elsewheres that she visits regularly.
معنی فارسی کلمه elsewheres
:
در مکانهای دیگر، به معنای مناطقی غیر از مکانی که در حال حاضر در آن هستیم.