معنی فارسی eluder
B1اسم: شخصی که از چیزی فرار میکند یا دوری میکند.
A person who escapes or avoids something, particularly in a clever or skillful manner.
- NOUN
example
معنی(example):
متهم یک فرار کننده ماهر بود که همیشه از پلیس فرار می کرد.
مثال:
The suspect was a master eluder, always slipping away from the police.
معنی(example):
او احساس میکرد یک فرار کننده است که به طور مداوم از موضوعات جدی در گفتگو دوری میکند.
مثال:
He felt like an eluder, constantly avoiding serious topics in conversation.
معنی فارسی کلمه eluder
:
اسم: شخصی که از چیزی فرار میکند یا دوری میکند.