معنی فارسی elusory
C1بسیار دشوار برای درک یا دستیابی، معمولاً به چیزهایی اشاره دارد که به راحتی از دست میروند.
Difficult to describe or perceive; generally refers to something that is fleeting or hard to grasp.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That tends to elude
example
معنی(example):
طبیعت فراری زمان باعث میشود که در هنر به سختی ثبت شود.
مثال:
The elusory nature of time makes it hard to capture in art.
معنی(example):
بسیاری از رویاها فراری هستند و به سرعت محو میشوند.
مثال:
Many dreams are elusory and fade quickly.
معنی فارسی کلمه elusory
:
بسیار دشوار برای درک یا دستیابی، معمولاً به چیزهایی اشاره دارد که به راحتی از دست میروند.