معنی فارسی emanatism
B2نظریهای که تأکید بر ارتباط کائنات و شکلهای مختلف زندگی دارد.
A theory emphasizing the interconnectedness of all existence.
- NOUN
example
معنی(example):
انتشارئیسم رابطه بین تمام اشکال زندگی را مورد تأکید قرار میدهد.
مثال:
Emanatism highlights the connection between all forms of life.
معنی(example):
در نوشتههایش، او معمولاً به بررسی تمهای انتشارئیسم و ارتباط متقابل میپردازد.
مثال:
In his writings, he often explored themes of emanatism and interconnectivity.
معنی فارسی کلمه emanatism
:
نظریهای که تأکید بر ارتباط کائنات و شکلهای مختلف زندگی دارد.