معنی فارسی embassadress

B1

همسر سفیر، که معمولاً در فعالیت‌های اجتماعی و دیپلماتیک به نمایندگی از سفیر حضور دارد.

The wife of an ambassador, who usually participates in social and diplomatic activities on behalf of the ambassador.

example
معنی(example):

همسر سفیر یک جشن باشکوه برای مقام‌ها برگزار کرد.

مثال:

The embassadress hosted a gala for dignitaries.

معنی(example):

یک همسر سفیر اغلب در رویدادهای خیریه شرکت می‌کند.

مثال:

An embassadress often participates in charity events.

معنی فارسی کلمه embassadress

: معنی embassadress به فارسی

همسر سفیر، که معمولاً در فعالیت‌های اجتماعی و دیپلماتیک به نمایندگی از سفیر حضور دارد.