معنی فارسی embezzle

B1 /əmˈbɛzəl/

اختلاس، برداشتن یا سوءاستفاده از پول یا منابع به نفع خود به طور غیرقانونی.

To steal or misappropriate money or funds placed in one's trust or belonging to one's employer.

verb

معنی(verb):

To steal or misappropriate money that one has been trusted with, especially to steal money from the organisation for which one works.

example

معنی(example):

حسابدار سعی کرد پولی از شرکت اختلاس کند.

مثال:

The accountant tried to embezzle money from the company.

معنی(example):

اختلاس وجوه یک جرم جدی است.

مثال:

Embezzling funds is a serious crime.

معنی فارسی کلمه embezzle

اختلاس، برداشتن یا سوءاستفاده از پول یا منابع به نفع خود به طور غیرقانونی.