معنی فارسی embiidae
B1خانوادهای از حشرات که دارای پدهای ابریشمی و دمی غیرمعمول هستند و عمدتاً در محیطهای مرطوب زندگی میکنند.
A family of insects known for their silk-producing abilities, commonly found in humid habitats.
- NOUN
example
معنی(example):
خانواده امبییده معمولاً در محیطهای مرطوب یافت میشوند.
مثال:
Embiidae are often found in moist environments.
معنی(example):
گونههای امبییده میتوانند ابریشم تولید کنند تا پناهگاههای خود را بسازند.
مثال:
The Embiidae species can spin silk to create their shelters.
معنی فارسی کلمه embiidae
:
خانوادهای از حشرات که دارای پدهای ابریشمی و دمی غیرمعمول هستند و عمدتاً در محیطهای مرطوب زندگی میکنند.