معنی فارسی embottle

B1

در بطری ریختن، فرآیند قرار دادن مایع در بطری.

To put a liquid into a bottle, especially for preservation or sale.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند نوشیدنی جدید را برای فروش در بطری بریزند.

مثال:

They decided to embottle the new drink for sale.

معنی(example):

این مهم است که شراب را به درستی در بطری بریزید تا طعم آن حفظ شود.

مثال:

It's important to embottle the wine properly to preserve its flavor.

معنی فارسی کلمه embottle

: معنی embottle به فارسی

در بطری ریختن، فرآیند قرار دادن مایع در بطری.