معنی فارسی embracery
B1پذیرایی، احساس خوشایند و صمیمیای که هنگام استقبال از دیگران ایجاد میشود.
The act of welcoming or embracing others in a warm and friendly manner.
- NOUN
example
معنی(example):
پذیرایی در جشنواره جو گرمی را ایجاد کرد.
مثال:
The embracery at the festival created a warm atmosphere.
معنی(example):
پذیرش تمامی دوستانش باعث شد همه احساس ارزشمندی کنند.
مثال:
Her embracery of all her friends made everyone feel valued.
معنی فارسی کلمه embracery
:
پذیرایی، احساس خوشایند و صمیمیای که هنگام استقبال از دیگران ایجاد میشود.