معنی فارسی embroaden

B1

embroaden به معنای گسترده‌تر کردن یا افزایش دامنه یا تنوع مورد استفاده است.

To widen or expand, particularly in terms of perspective or experiences.

example
معنی(example):

ما باید دیدگاه‌های خود را embroaden کنیم تا این مسئله را حل کنیم.

مثال:

We need to embroaden our perspectives to solve this issue.

معنی(example):

تجربیات خود را با سفر به مکان‌های جدید embroaden کنید.

مثال:

Embroaden your experiences by traveling to new places.

معنی فارسی کلمه embroaden

: معنی embroaden به فارسی

embroaden به معنای گسترده‌تر کردن یا افزایش دامنه یا تنوع مورد استفاده است.