معنی فارسی embryomata
B1جنینومها، جمع جنینوم که به تومورهایی که از بافت جنینی تشکیل شدهاند، اشاره دارد.
Plural form of embryoma, referring to tumors made up of embryonic tissue.
- NOUN
example
معنی(example):
جنینومها ممکن است چالشهایی برای درمان پزشکی ایجاد کنند.
مثال:
Embryomata may present challenges for medical treatment.
معنی(example):
تحقیق بر روی درک عمیق جنینومها متمرکز شد.
مثال:
The research focused on understanding embryomata in depth.
معنی فارسی کلمه embryomata
:
جنینومها، جمع جنینوم که به تومورهایی که از بافت جنینی تشکیل شدهاند، اشاره دارد.