معنی فارسی emendable

B1

قابل اصلاح، به ویژه در مورد متون یا اثرات هنری که می‌توانند بهبود یابند.

Capable of being improved or corrected.

example
معنی(example):

این نسخه خطی بر اساس بازخورد از ویرایشگر قابل اصلاح است.

مثال:

The manuscript is emendable based on the feedback from the editor.

معنی(example):

برخی جنبه‌های نقاشی با تعمیرات بیشتر قابل اصلاح هستند.

مثال:

Some aspects of the painting are emendable with further touch-ups.

معنی فارسی کلمه emendable

: معنی emendable به فارسی

قابل اصلاح، به ویژه در مورد متون یا اثرات هنری که می‌توانند بهبود یابند.