معنی فارسی emergency-an
B1وضعیت غیرمنتظره و بحرانی که به سرعت به اقدام نیاز دارد.
A serious, unexpected, and often dangerous situation requiring immediate action.
- OTHER
example
معنی(example):
در صورت وقوع یک اضطراری درخواست کمک کنید.
مثال:
Call for help in case of an emergency.
معنی(example):
یک وضعیت اضطراری نیاز به اقدام فوری دارد.
مثال:
An emergency situation requires immediate action.
معنی فارسی کلمه emergency-an
:
وضعیت غیرمنتظره و بحرانی که به سرعت به اقدام نیاز دارد.