معنی فارسی emerse
B1بیرون آمدن یا نمایان شدن از زیر سطح یا پوشش.
To come up from or surface through a liquid or cover; to appear.
- VERB
example
معنی(example):
خورشید در صبح از پشت ابرها بیرون میآید.
مثال:
The sun will emerse from behind the clouds in the morning.
معنی(example):
با پیشرفت پروژه، ایدههای جدید شروع به ظهور کردند.
مثال:
As the project progressed, new ideas began to emerse.
معنی فارسی کلمه emerse
:
بیرون آمدن یا نمایان شدن از زیر سطح یا پوشش.