معنی فارسی emmenthal
B1پنیر سوئیسی نرم و کرمی با سوراخهای بزرگ.
A Swiss cheese made from cow's milk, characterized by its holes and mild flavor.
- NOUN
example
معنی(example):
پنیر امنتال دارای سوراخهای بزرگ است.
مثال:
Emmental cheese has large holes in it.
معنی(example):
امنتال اغلب در دستورهای تهیه فوندو استفاده میشود.
مثال:
Emmental is often used in fondue recipes.
معنی فارسی کلمه emmenthal
:
پنیر سوئیسی نرم و کرمی با سوراخهای بزرگ.