معنی فارسی emmove

B1

احساسات کسی را تحت تاثیر قرار دادن، معمولاً به صورت مثبت.

To move or touch someone's feelings emotionally.

example
معنی(example):

به تحریک احساسات کسی به معنای غمگین کردن اوست.

مثال:

To emmove someone is to touch them emotionally.

معنی(example):

فیلم به قدری خوب بود که بسیاری از تماشاگران را تحت تاثیر قرار داد.

مثال:

The movie was so good that it emmove many viewers.

معنی فارسی کلمه emmove

: معنی emmove به فارسی

احساسات کسی را تحت تاثیر قرار دادن، معمولاً به صورت مثبت.