معنی فارسی empaper
B1کاغذ کردن یا پوشش دادن سطحی با کاغذ مخصوص.
To cover a surface with wallpaper.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت دیوارهای اتاقش را با طرحهای رنگارنگ کاغذدیواری کند.
مثال:
He decided to empaper the walls of his room with colorful designs.
معنی(example):
فرآیند کاغذدیواری تالار چندین روز طول کشید.
مثال:
The process to empaper the hall took several days.
معنی فارسی کلمه empaper
:
کاغذ کردن یا پوشش دادن سطحی با کاغذ مخصوص.