معنی فارسی empedoclean
C1نسبت به امپدوکلس، فیلسوف یونان باستان که بر روی عناصر و عشق کار میکرد.
Relating to Empedocles, an ancient Greek philosopher known for his ideas on love and strife as fundamental forces.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فلسفهاش بعدی امپدوکلی داشت.
مثال:
Her philosophy had an empedoclean dimension.
معنی(example):
بحث به لحن امپدوکلی تبدیل شد وقتی که آنها درباره عشق و درگیری صحبت کردند.
مثال:
The debate took on an empedoclean tone as they discussed love and strife.
معنی فارسی کلمه empedoclean
:
نسبت به امپدوکلس، فیلسوف یونان باستان که بر روی عناصر و عشق کار میکرد.