معنی فارسی emplace

B1

قرار دادن یا نصب چیزی در یک مکان خاص.

To put or position something in a specific place.

example
معنی(example):

آن‌ها مجسمه را در پارک قرار خواهند داد.

مثال:

They will emplace the statue in the park.

معنی(example):

کارگران تجهیزات جدید را با دقت نصب خواهند کرد.

مثال:

The workers will emplace the new equipment carefully.

معنی فارسی کلمه emplace

: معنی emplace به فارسی

قرار دادن یا نصب چیزی در یک مکان خاص.