معنی فارسی emplastra
B1پماد به معنای چسبی است که برای کاهش درد یا درمان استفاده میشود.
An adhesive substance applied to the skin for therapeutic purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
پماد برای کاهش درد عضلانی به کار برده شد.
مثال:
The emplastra was applied to provide relief for the muscle pain.
معنی(example):
او بعد از چند ساعت پماد را برداشت.
مثال:
She removed the emplastra after a few hours.
معنی فارسی کلمه emplastra
:
پماد به معنای چسبی است که برای کاهش درد یا درمان استفاده میشود.