معنی فارسی empoldering
B1امپالدرینگ به فرایند خشک کردن و محصور کردن یک ناحیه آبی گفته میشود تا آن را به زمین قابل استفاده تبدیل کند.
The process of creating new land by building dikes and draining water.
- verb
verb
معنی(verb):
To construct polders in order to drain land
example
معنی(example):
هلند به خاطر امپالدرینگ برای ایجاد زمین بیشتر معروف است.
مثال:
The Netherlands is famous for empoldering to create more land.
معنی(example):
امپالدرینگ شامل تخلیه آب از یک قطعه زمین است.
مثال:
Empoldering involves draining water from a piece of land.
معنی فارسی کلمه empoldering
:
امپالدرینگ به فرایند خشک کردن و محصور کردن یک ناحیه آبی گفته میشود تا آن را به زمین قابل استفاده تبدیل کند.