معنی فارسی empty word
B1کلماتی که هیچ معنای واقعی یا عملی ندارند و فقط برای پر کردن فضا گفته میشوند.
Words or promises that lack sincerity or substance.
- NOUN
example
معنی(example):
قولهای او فقط کلمات خالی بودند و هیچ تعهد واقعی نداشتند.
مثال:
His promises were just empty words, lacking any real commitment.
معنی(example):
شنیدن کلمات خالی از رهبران بدون هیچ اقدام حمایتی ناامیدکننده است.
مثال:
It's frustrating to hear empty words from leaders without any action to back them.
معنی فارسی کلمه empty word
:
کلماتی که هیچ معنای واقعی یا عملی ندارند و فقط برای پر کردن فضا گفته میشوند.