معنی فارسی empyesis

C1

امپیسیس به وضعیت وجود مایع چرکی در یک حفره بدن اشاره دارد.

A condition involving the presence of pus in a body cavity.

example
معنی(example):

تشخیص امپیسیس معمولاً شامل آزمایش‌های تصویربرداری است.

مثال:

The diagnosis of empyesis typically involves imaging tests.

معنی(example):

در موارد امپیسیس، بیماران ممکن است به مداخله جراحی نیاز داشته باشند.

مثال:

In cases of empyesis, patients may need surgical intervention.

معنی فارسی کلمه empyesis

: معنی empyesis به فارسی

امپیسیس به وضعیت وجود مایع چرکی در یک حفره بدن اشاره دارد.